بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۴۶۱: عجز نپسندید از ما شکوهٔ قاتل بلند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عجز نپسندید از ما شکوهٔ قاتل بلند جز مژه گردی نشد از کوشش بسمل بلند هستی موهوم ما در حسرت ایجاد سوخت سایه واری هم نگردیدیم ز آب و گل بلند باعث آزادی سرو است یأس بی بری دستگاه آه باشد در شکست دل بلند مایهٔ شکر و شکایتهای ما کم فرصتی است نیست جزگرد نفس ازشخص مستعجل بلند چون به آسایش رسیدی شعلهٔ دل مر ده گیر از جرس مشکل که گردد ناله در منزل بلند جاه را با آبروی خاکساریها مسنج نیست ممکن گردن موج از سر ساحل بلند چشم اهل جود اگر می داشت رنگی از تمیز اینقدر هرگز نمی شد نالهٔ سایل بلند پای از خود رفتن ما بود سر برداشتن موج بی تمکین ما زین بحر شد غافل بلند ما ز صد دیوان به یک مصرع قناعت کرده ایم نشئهٔ صهبا چه دارد فطرت بیدل بلند بیدل دهلوی