بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۱۱۳۲: جام غرور کدام رنگ توان زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جام غرور کدام رنگ توان زد شیشه نداریم بر چه سنگ توان زد .از هوسم واخرید عذر ضعیفی آبله بوسی به پای لنگ توان زد قطره محال است بی گهر دل جمعت سست مگیر آن گره که تنگ توان زد نقش نگینخانهٔ هوس اگر این است گل به سر نامها ز ننگ توان زد کوس و دهل مایهٔ شعور ندارد دنگ نه ای چند دنگ دنگ توان زد بس که شکستند عهدهای مروت بر سر یاران پرکلنگ توان زد چشم گشا لیک بر رخ مژه بستن آینه باش آنقدر که زنگ توان زد دور چه ساغر زند کسی به تخیل خنده مگر بر جهان بنگ توان زد دامن مقصد که می کشد ز کف ما گربه گریبان خویش چنگ توان زد سخت چو فواره غافلی زته پا سر به هوا تا کجا شلنگ توان زد بیدل از اندوه اعتبار برون آ تا پری این شیشه ها به سنگ توان زد بیدل دهلوی