بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۸۰۱: برگ طربم عشرت بیبرگ و نواییست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برگ طربم عشرت بی برگ و نوایی ست چون آبله بالیدنم از تنگ قبایی ست در قافلهٔ بی جرس مقصد تسلیم بی طاقتی نبض طلب هرزه درایی ست کو شور جنونی که اسیران ادب را در دام و قفس حسرت یک ناله رهایی ست فرش در دل باش کزین گوشهٔ الفت هرجا روی از آبلهٔ پاکف پایی ست آرایش گل منت مشاطه ندارد بی ساختگی های چمن حسن خدایی ست خلوتگه وصل انجمن آرای دویی نیست هشدارکه اندیشهٔ آغوش جدایی ست تا رنگ قبولی به دل از نقش تمناست گر خود همه آیینه شوی کارگدایی ست ای خاک نشین کسب ادب مفت سفالت اندیشهٔ چینی مکن این جنس خطایی ست آنجاکه گل حسن حیاپرور نازست سیر چمن آینه هم دیده درایی ست فریادکه یک عمر غبارنفس ما زد بال و ندانست که پروازکجایی ست کو صبروچه طاقت که به صحرای محبت در آبله پاداری و در ناله رسایی ست اندیشه چمن طرح کن سجدهٔ شوقی ست امروز ندانم کف پای که حنایی ست چون اشک من و دوش چکیدن چه توان کرد سرمایهٔ اول قدمم آبله پایی ست مجموعهٔ امکان سخنی بیش ندارد بیدل مرو از راه که این ساز نوایی ست بیدل دهلوی