بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۰۲: رنگت به چشم لاله بساط نظاره سوخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رنگت به چشم لاله بساط نظاره سوخت خویت به کام سنگ زبان شراره سوخت خالت ز پرده ، دود خطی کرد آشکار شوخی سپند سوخته را هم دوباره سوخت یا رب چه سحر کرد تغافل که یار را در لب شکست خنده به ابرو اشاره سوخت دریای حسن را خط اوگرد حیرت است یا موج پیچ و تاب نفس بر کناره سوخت پیداست از نفس زدن وحشت شرار کز آه کوهکن جگر سنگ خاره سوخت چشم حصول داشتن آیین عقل نیست از مزرع سپهرکه تخم ستاره سوخت از وحشت غبار شرر فرصتم مپرس صبحی دمید و سر به گریبان پاره سوخت امید فال امن مجو، از شرار من کز برق نیتم اثر استخاره سوخت چون زخم کهنه ای که به داغش دوا کنند بیچاره دل ز غیرت اظهار چاره سوخت گفتم ز سوز دل فکنم طرح مصرعی مضمون به داغ غوطه زد و استعاره سوخت از اضطراب دل نرسیدم به راحتی خوابم به دیده جنبش این گاهواره سوخت بیدل ذخیره ی مژه شد بسکه روز وصل در عرض حیرت تو زبان نظاره سوخت بیدل دهلوی