بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۲۴: ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بهارستان اقبال، ای چمن سیما بیا فصل سیر دل گذشت اکنون به چشم مابیا می کشد خمیازهٔ صبح ، انتظار آفتاب در خمار آباد مخموران قدح پیما بیا بحر هرسو رو نهد امواج گرد راه اوست هردو عالم در رکابت می دود تنها بیا خلوت اندیشه حیرت خانهٔ دیدار تست ای کلید دل در امید ما بگشا بیا عرض تخصیص ازفضولیهای آداب وفاست چون نگه در دیده یا چون روح دراعضا بیا بیش ازاین نتوان حریف دا غ حرمان زیستن یا مرا از خود ببر آنجا که هستی یا بیا فرصت هستی ندارد دستگاه انتظار مفت امروزیم پس ای وعدة فردا بیا رنگ و بوجمع است در هرجا چمن دارد بهار ما همه پیش توایم ای جمله ما با ما بیا وصل مشتاقان زاسباب دگر مستغنی است احتیاج این است کای سامان استغنا بیا کو مقامی کز شکوه معنی ات لبریز نیست غفلت است اینهاکه بیدل گویدت اینجا بیا بیدل دهلوی