بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۲۳۰: حیرتیم اما به وحشتها هماغوشیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حیرتیم اما به وحشتها هماغوشیم ما همچوشبنم با نسیم صبح همدوشیم ما هستی موهوم مایک لب گشودن بیش نیست چون حباب از خجلت اظهار خاموشیم ما شور این دریا فسون اضطراب ما نشد از صفای دل چوگوهر پنبه درگوشیم ما خواب ما پهلو نزد بر بستر دیبای خلق ازنی مژگان خود چون چشم خس پوشیم ما بحر هم نتواند از ماکرد رفع تشنگی جوهریم آب از دم شمشیر می نوشیم ما گاه در چشم تر وگه برمژه گاهی به خاک همچو اشک ناامیدی خانه بردوشیم ما شوخ چشمی نیست کار ما به رنگ آینه چون حیا پیراهنی از عیب می پوشیم ما چشمهٔ بیتابی اشکیم از توفان شوق با نفس پر می زنیم وناله می جوشیم ما مرکزگوهر برون گرد خط گرداب نیست هرکجا حرفی ازآن لب سرزندگوشیم ما کی بود یارب که خوبان یاد این بیدل کنند کزخیال خوشدلان چون غم فراموشیم ما بیدل دهلوی