بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۴۴: به خاک تیره آخر خودسریها میبرد ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به خاک تیره آخر خودسریها می برد ما را چو آتش گردن افرازی ته پا می برد ما را غبار حسرت ما هیچ ننشست اززمینگیری که هرکس می رود چون سایه از جامی برد مارا ندارد غارت ما ناتوانان آنقدرکوشش غباریم وتپیدن ازکف ما می برد ما را به گلزاری که شبنم هم امید رنگ بو دارد نگاه هرزه جولان بی تمنا می برد ما را گر از دیر وارستیم شوق عبه پیش آمد تک وپوی نفس یارب کجاها می برد ما را به یستیهای آهنگ هلب خفته ست مفراجی. نفس گر واگذارد، تا مسیحا می برد ما را در آغوش خزان ما دو عالم رنگ می بازد ز خود رفتن به چندین جلوه یک جا می برد مارا گسستن نیست آسان ربط الفتهای این محفل چو شمع آتش عنانی رشته برپامی برد ما را دکان آرایی هستی گر این خجلت کند سامان عرق تا خاک گردیذن به دریا می برد ما را اگر عبرت ره تحقیق مطلب سرکند بیدل همین یک پیش پا دیدن به عقبا می برد ما را بیدل دهلوی