فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۰۴: باز دلبر به دلم عزم شبیخون دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز دلبر به دلم عزم شبیخون دارد که به رخ دیده شبی اشک و شبی خون دارد می رود غافل و خلقش ز پی و من به شگفت کاین چه لیلی است که صد سلسله مجنون دارد پای خم دست پی گردش ساغر بگشای تا بدانی چه به سر گردش گردون دارد شور شیرین نه همین تارک فرهاد شکافت بلکه خسرو هم از آن پهلوی گلگون دارد سرو خاک ره آن رند که با دست تهی سطوت قارنی و ثروت قارون دارد چشم فتان تو نازم که به هر گوشه هزار چون منِ گوشه نشین واله و مفتون دارد خواری و زاری و آوارگی و دربه دری این همه فرخی از اختر وارون دارد فرخی یزدی