فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۹۷: پاسبان خفته این دار گر بیدار بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پاسبان خفته این دار گر بیدار بود کی برای کیفر غارتگران بی دار بود پرده دل تا نشد چاک از غمت پیدا نگشت کز پس یک پرده پنهان صدهزار اسرار بود ناتوانی بین که درمان دل بیمار خویش جُستم از چشمی که آن هم از قَضا بیمار بود در شب غم آنکه دامان مرا از کف نداد با گواهی دادن دل دیده خونبار بود نیست گوش حق نیوشی در خراب آباد ما ورنه از دست تو ما را شکوه بسیار بود فرخی یزدی