فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۸۹: شد بهار و مرغ دل افغان چه بلبل میکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد بهار و مرغ دل افغان چه بلبل می کند عاشقان را فصل گل گویا جنون گل می کند آنچه از بوی گل و ریحان به دست آرد نسیم صرف پاانداز آن زلف چو سنبل می کند کی شود آباد آن ویرانه کز هر گوشه اش یک ستمکاری تعدی یا تطاول می کند دست رنج کارگر را تا به کی سرمایه دار خرج عیش و نوش و اشیاء تجمل می کند؟ کشور جم سربه سر پامال شد از دست رفت پور سیروس ای خدا تا کی تحمل می کند؟ می کند در مملکت غارتگری مأمور جزء جزء آری در عمل تقلید از کل می کند ناجی ایران بود آنکس که در این گیرودار خوب میزان سیاست را تعادل می کند فرخی یزدی