فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۶۸ - در زندان قصر (گویا این غزل موجب قتل فرخی گردیده): باید این دور اگر عالی و گردون باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باید این دور اگر عالی و گردون باشد گُنگ و کور و کر و سرگشته چو گردون باشد در مُحیطی که پسندِ همه دیوانه گری است عاقل آن است که در کِسوَتِ مجنون باشد خسروِ کشور ما تا بُوَد این شیرین کار لاله سان دیدهٔ مردم همه گلگون باشد عذرِ تقصیر همی خواهد و گوید مأمور کاین جنایت حَسَب ُالْاَمرِ همایون باشد هرکه زین پیش جوان مُرد و چنین روز ندید باید از مرگ به جان شاکر و ممنون باشد نقطهٔ مرکزِ آیندهٔ ما دانی کیست آنکه امروز از این دایره بیرون باشد کاوه در جامعهٔ کارگری بار نیافت به گناهی که طرفدارِ فریدون باشد لایقِ شاه بُوَد قصر نه هر زندانی حاکمِ جامعه گر ملّت و قانون باشد فرخی از کَرَمِ شاه شده قصرنشین به تو این منزلِ نو فرخ و میمون باشد فرخی یزدی