فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۵۱: هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست گر وکالت هم فتد در چنگشان انصاف نیست شاه و دربار و وزارت عز و جاه و ملک و مال هیچ چیزی نیست کاندر قبضه اشراف نیست عاقلان دیوانه ام خوانند و چون مجنون مرا از جنون خود، به حکم عقل استنکاف نیست بس که از سرمایه داران، مجلس ما گشته پر اعتبارش هیچ کم از دکه صراف نیست پوستش با داس برکن با چکش مغزش بکوب هر توانگر را که با ما قلب قلبش صاف نیست حرفه و زحمت چو اوصاف وکیل ملت است بگذر از هرکس که او دارای این اوصاف نیست فرخی از بندگی لاف خداوندی زند گرچه می داند که مردان خدا را لاف نیست فرخی یزدی