فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۱۳: زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زد فصل گل چو خیمه به هامون جنون ما از داغ تازه سوخت دل لاله گون ما آن دم به خون دیده نشستیم تا کمر کان سنگدل ببست کمر را به خون ما ما جز برای خیر بشر دم نمی زنیم این است یک نمونه ز راز درون ما در بزم ما سخن ز خداوند و بنده نیست دون پیش ماست عالی و عالی ست دون ما ما را به سوی وادی دیوانگی کشید این عشق خیره سر که بود رهنمون ما ساقی ز بس که ریخت به ساغر شراب تلخ لبریز کرد کاسه صبر و سکون ما تا روز مرگ از سر ما دست برنداشت بخت سیاه سوخته واژگون ما فرخی یزدی