فرخی یزدی
غزل ها
شماره ۲: دوش یارم زد چو بر زلف پریشان شانه را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش یارم زد چو بر زلف پریشان شانه را موبه مو بگذاشت زیر بار دل ها شانه را نیست عاقل را خبر از عالم دیوانگی گر ز نادانی ملامت می کند، دیوانه را در عزای عاشق خود شمع سوزد تا به حشر خوب معشوق وفاداری بود، پروانه را جز دل سوراخ سوراخش نبود از دست شیخ دانه دانه چون شمردم سبحه صد دانه را این بنای داد یارب چیست کز بیداد آن دادها باشد به گردون محرم و بیگانه را از در و دیوار این عدلیه بارد ظلم و جور محو باید کرد یکسر این عدالتخانه را فرخی یزدی